گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
معرّفی نسخههایی که در تصحیح کتاب از آنها استفاده شده






معرّفی نسخههایی که در تصحیح کتاب از آنها استفاده شده 1- نسخه خطّی آستان قدس رضويّ علیه السّلام، خطّ نسخ 22 سطري،
سال تحریر 884 هجري قمري، عدد اوراق 216 ، واقف آن شخصی به نام ملّا علیّ طول 25 ، عرض 18 سانتیمتر، که با تلاش برادر
عزیز و گرامی جناب آقاي عبد اللَّه غفرانیّ بدست این حقیر رسید، خداوند توفیقش را افزون فرماید. 2- نسخه خطّی کتابخانه
3- نسخهاي به خطّ کرمعلی بن محمّد باقر کرمانی پاریزي سیرجانی مشهدي، . مرحوم ملک، به شماره 2164 ، مربوط به سنه 1069
به خطّ نسخ، مربوط به سنه 1318 ق، داراي حواشی به خطّ نستعلیق است که متعلّق به کتابخانه مرحوم ملک میباشد. 4- نسخه
خطّی مربوط به کتابخانه ملک، به خطّ نسخ به قلم محمّد بن محمّد علی خاوري، مربوط به سنه 1069 قمري میباشد. الاحتجاج،
ج 1، ص: 1
جلد اول
مقدمه مؤلف
[مقدمه مؤلف] ( 1) بنام خداوند بخشاینده مهربان حمد و ستایش خداوندي را سزاست که از صفات موجودات برتر، و از وصف
شارحان منزّه، و از مراتب مخلوق (ناتوانی، نیاز، محدودیّت) و هر آنچه در خور یکتایی او نیست بدور است، به موجب خدائیش
زوال و فنا ندارد، آن هیبتی که سراسر هستی را وادار نموده تا بر نعمتهاي بیپایان، و پیوستگی حسن تدبیر، و تناوب احسان و
نعمات او را شکر و سپاس کنند. همان نعماتی که از شمار خارجند و آگاهی از آنها محال است. و شهادت میدهم که هیچ
معبودي نیست جز اللَّه، یکتا است و بیانباز. آن شهادتی که ترازوي اهل معرفت در روز جزا بدان سنگین، و رویشان سفید گردد. و
شهادت میدهم که محمّد (صلّی اللَّه علیه و آله) بنده برگزیده و فرستاده منتخب، و خاتم رسولان و انبیاء، و آقا و سیّد همه خلائق و
انتخابشدگان و اصفیاء است. و نیز گواهی میدهم که وصیّ او علیّ ابن أبی طالب بهترین وصیّ و امامی است که به رهبري و
صفحه 11 از 184
ولایت سفارش و وصیّت گردیده. و اینکه عترت پاکیزه او- که بهترین خاندانند- سرپرستان هدایتگر؛ همان دوازده پیشواي
راهنمایند. آنان امین خداوند در زمین و حجّتهاي او بر بندگانند. ص: 2 توسّط ایشان نعمت را بر ما تمام کرده و
کلمه و سخنش را بر ما چیره ساخته است. آنان را براي ما برگزیده تا لطف و حکمتش را بر همه نمایان، و بیرقهاي عدل و رحمتش
را آشکار و روشن سازد. پس توسّط ایشان علّت و دلیل بندگان دور شد، و باطل هر متکبّر سرکشی رو به نابودي گرائید. آري
خداوند براي حفظ دستورات دین، مصلحت- اندیشی، و دغدغهاي که براي گناهکاران داشت، امامان را مقام عصمت بخشید تا
مانع ظلم و دشمنی و جور و یورش شده، و آمادگی لازم در برابر متکبّران و دشمنان را داشته، مانع تبلیغ داعیان شیطان شوند. ( 1) و
خداوند بندگانش را بیهوده و بیحجّت نگماشته، و همیشه در میان آنان حجّتی است ظاهر و مشهور، یا غایب و پنهان، تا مردم را بر
خدا هیچ بهانهاي نباشد، و راه راست دینش مشکوك و ملتبس نگردد. و انتخاب خود را به آنان وامگذاشت، زیرا میدانست که از
اسرار او بیخبرند، و خداوند بدور از هر فعل ناروایی همچون تکلیف بندگان بدان چه راهنمایی نشدهاند میباشد، و خود را در
و پروردگار تو آنچه خواهد میآفریند و برمیگزیند [امّا] آنان را » : انتخاب و گزینش از شریک منزّه ساخته، در آنجا که فرماید
ص: 3 باري .« [توان] برگزیدن نیست. پاك و منزّه است خداي، و از آنچه انباز میگیرند برتر است- قصص: 68
آنچه مرا به تألیف این کتاب واداشت، عدول و فروگزاري گروهی از اصحاب از بحث و گفتگو و جدال به حقّ بود، با این استدلال
پیامبر و ائمّه (علیهم السّلام) هرگز بحث و جدل نکرده، و آن را بکار نبستند، و شیعیان نیز در آن مجاز نبوده بلکه ایشان را از » که
در نتیجه به تألیف کتابی پرداختم که حاوي خلاصهاي از گفتگوهاي ایشان (علیهم .« آن نهی کرده و عیب داشته و انتقاد نمودهاند
السّلام) در فروع و اصول با مخالفان و اهل فضل باشد، که در آن با شیوهاي نیکو و درست در کلام مجادله شده، و به پایان بردهاند.
و فقط ممنوعیّت ایشان مشمول ضعفا و مساکینی میشود که گفتارشان در بیان دین قاصر است، نه افراد مبرّز و برتر در بحث و
فاتحان میادین احتجاج با اهل لجاج. زیرا این افراد از طرف آن بزرگواران (علیهم السّلام) مأمورند که در برابر دشمنان مقاومت
( نموده و بحث کنند. پس بدین سبب مقام و منزلتشان برتري یافته و درجات و اعتبارشان رفیع گشته و فضائلشان انتشار یافت. ( 1
باري من مقدّمه را با فصلی آغاز نمودم که شامل تعدادي از آیات قرآن است که انبیاء مامور به احتجاج با بدخواهان شدهاند. و نیز
کتاب مشتمل بر شماري اخبار در فضیلت مدافعان از دین قویم خدا و راه مستقیم او با دلائل پیروزمندانه و براهین خیرهکننده است.
ص: 4 سپس به قسمتی از مجادلات پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و ائمّه علیهم السّلام پرداختم، و گاهی بین کلام آن
بزرگواران، به اقتضاي حال، گفتار تنی چند از شیعیان به میان آمد. ( 1) و اسناد بسیاري از اخبار را بدلائلی چون اجماع، عقل، و
تواتر در کتب فریقین نیاوردم. بجز احادیث امام حسن عسکري علیه السّلام که در حدّ تواتر باقی احادیث نبود، هر چند از نظر
محتوي مانند آنها است. و إسناد آن را فقط در اوّلین جزء آن آوردم، چون اسناد باقی احادیث وارده از آن امام همان اسناد اوّلی
بود که از تفسیر آن جناب نقل نمودم. و خداست که باید از او بر آنچه قصد نمودهام یاري خواست، و او ما را کافی و نیکو
کارگزار و پشتیبانی است. ص: 5
متن کتاب